It is clear that globalisation has failed to rid the world of poverty. การแปล - It is clear that globalisation has failed to rid the world of poverty. เปอร์เซีย วิธีการพูด

It is clear that globalisation has

It is clear that globalisation has failed to rid the world of poverty. Rather than being an unstoppable force for development, globalisation now seems more like an economic temptress, promising riches to everyone but only delivering to the few. Although global average per capita income rose strongly throughout the 20th century, the income gap between rich and poor countries has been widening for many decades. Globalisation has not worked.
The reason globalisation has not worked is because there has not been enough of it. If countries, including the rich industrialised ones, got rid of all their protectionist measures, everyone would benefit from the resulting increase in international trade: it's simple economics. If unnecessary government regulation can be eliminated, and investors and corporations can act freely, the result will be an overall increase in prosperity as the "invisible hand" of the market does its work.

Tell that to countries that have followed this route. I doubt many people in Argentina would agree. Many developing countries have done exactly what free market evangelists such as the International Monetary Fund told them to and have failed to see the benefits. The truth is that no industrialised society developed through such policies. American businesses were protected from foreign competition in the 19th century, as were companies in more recent "success stories" such as South Korea. Faith in the free market contradicts history and statistical evidence.

You're looking at the wrong statistics. In most cases, low-income countries are the ones that have not been able to integrate with the global economy as quickly as others, partly because of their chosen policies and partly because of factors outside their control. The plain truth is that no country, least of all the poorest, can afford to remain isolated from the world economy.

Even if this were true, what about the other unwanted effects of globalisation? The power of corporations and the global financial markets adversely affect the sovereignty of countries by limiting governments' ability to determine tax and exchange rate policies as well as their ability to impose regulations on companies' behaviour. Countries are now involved in a "race to the bottom" to attract and retain investment; multinational corporations are taking advantage of this to employ sweatshop labour and then skim off huge profits while paying very little tax.

First, governments' sovereignty has not been compromised. The power of the biggest corporations is nothing compared with that of government. Can a company raise taxes or an army? No. Second, nations are not involved in a "race to the bottom". Figures last year showed that governments around the world are on average collecting slightly more taxes in real terms than they were 10 years earlier. And the argument that workers in poorer countries are being exploited is hard to support. They are clearly better off working for multinationals. If they weren't, they wouldn't work for them. In fact research shows that wages paid by foreign firms to workers in poorer countries are about double the local manufacturing wage.

But what about these so-called multilateral organisations like the IMF, World Bank and World Trade Organisation? I don't remember electing them, so what gives them the right to say how countries run their own affairs? Isn't it obvious that these organisations only serve the interests of the US and to a lesser extent the other rich countries? Their only role is to peddle the neoliberal orthodoxy - the Washington consensus - that only impoverishes the poorest nations and maximises the profits of multinationals.

It is only through organisations such as these that the less developed countries have a chance to improve their situations. The IMF is there to bail out countries that get into financial difficulties. Governments go to the IMF because the alternative is much worse. If the IMF and its sister organisation, the World Bank, were shut down, the flow of resources to developing countries would diminish, leaving the developing world even worse off. The WTO is a different kind of organisation and is run on a one-country-one-vote basis with no regard for the economic power of each nation; every single member has a veto. In addition, no country can be compelled to obey a WTO rule that it opposed in the first place.
0/5000
จาก: -
เป็น: -
ผลลัพธ์ (เปอร์เซีย) 1: [สำเนา]
คัดลอก!
روشن است که جهانی شدن به جهان فقر خلاص نشد است. به جای اینکه یک نیروی غیر قابل توقف برای توسعه، جهانی شدن در حال حاضر در بیشتر به نظر می رسد temptress اقتصادی بودن ارائه ثروت امیدوار کننده برای همه اما تنها چند است. اگر چه جهانی درآمد سرانه متوسط شدت رز در سراسر قرن 20th، شکاف درآمدی بین کشورهای فقیر و غنی برای چند دهه گسترش یافته است. جهانی شدن کار کرده است.دلیل وجود ندارد به اندازه کافی از آن جهانی شدن کار کرده است. اگر کشورها، از جمله آنهایی که صنعتى غنی از همه اقدامات این نشریه خود را خلاص می کردم، هر کس از نتیجه افزایش تجارت بین المللی بهره مند: اقتصاد ساده است. به عنوان "دست نامرئی" بازار کار خود می کند اگر مقررات دولتی غیر ضروری را می توان حذف، و سرمایه گذاران و شرکت ها می توانند آزادانه عمل، نتیجه افزایش کلی در رفاه خواهد بود.بگویید که به کشورهایی که این مسیر به دنبال. من شک به بسیاری از مردم در آرژانتین موافقم. بسیاری از کشورهای در حال توسعه انجام داده اند دقیقا چه مبلغان انجیلی بازار آزاد مانند صندوق بین المللی پول آنها را گفت و برای دیدن مزایای شکست خورده اند. حقیقت این است که هیچ جامعه صنعتى از طریق چنین سیاست های توسعه یافته است. شرکت های آمریکایی بودند محافظت از رقابت خارجی در قرن نوزدهم به عنوان شرکت های اخیر "داستان موفقیت" مانند کره جنوبی. ایمان در بازار آزاد تاریخ و شواهد آماری تضاد با ذات تبلیغی.شما به نگاه آمار اشتباه است. در بسیاری از موارد کشورهای کم درآمد که به با اقتصاد جهانی به سرعت به عنوان دیگران تا حدودی سیاست خود را انتخاب و تا حدی به خاطر عوامل خارج از کنترل خود را نتوانسته اند هستند. حقیقت ساده این است که هیچ کشور حداقل از همه فقیرترین، می توانیم به جدا شده از اقتصاد جهانی باقی است.حتی اگر این درست است, آنچه در مورد دیگر اثر جهانی شدن ناخواسته? قدرت شرکت های بزرگ و بازارهای مالی جهانی منفی تحت تاثیر قرار حاکمیت کشورها با محدود کردن دولت توانایی برای تعیین سیاست های مالیاتی و نرخ ارز و همچنین توانایی خود را برای اعمال مقررات رفتار شرکت است. کشورهای در حال حاضر درگیر در "مسابقه به پایین" جذب و حفظ سرمایه گذاری؛ شرکت های چند ملیتی در حال استفاده از این به استخدام sweatshop کار و سپس خاموش سودهای در حالی که پرداخت مالیات بسیار کمی خامه ای.اول، دولت حاکمیت نیست انگاشته شده است. قدرت بزرگترین شرکت های چیزی در مقایسه با آن از دولت است. یک شرکت می تواند بالا بردن مالیات یا ارتش؟ نه. دوم، سازمان ملل در "نژاد به پایین" نقش دارند. چهره های سال گذشته نشان داد که دولت ها در سراسر جهان به طور متوسط جمع آوری مالیات کمی بیشتر در شرایط واقعی از آنها 10 سال پیش است. و استدلال که کارگران در کشورهای فقیر در حال بهره برداری سخت برای حمایت است. آنها به وضوح بهتر کردن کار برای شرکت های چند ملیتی است. اگر آنها نبودند آنها برای آنها کار نمی کند. در واقع تحقیقات نشان می دهد که دستمزد پرداخت شده توسط شرکت های خارجی به کارگران در کشورهای فقیر در مورد دو برابر دستمزد تولید محلی هستند.اما آنچه در مورد این اصطلاح سازمان های چند جانبه مانند صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی است؟ من انتخاب آنها چه به پس می دهد آنها را راست می گویند چگونه کشورهای اجرا امور خود را به خاطر نمی آورید؟ واضح است که این سازمانها تنها منافع ایالات متحده و به میزان کمتر غنی از کشورهای دیگر در خدمت نیست؟ تنها نقش خود را به دوره گردی نئولیبرالی آئینی - اجماع واشنگتن - که تنها impoverishes فقیرترین ملل و حداکثر سود شرکت های چند ملیتی است.تنها از طریق سازمانهایی مانند این است که کشورهای کمتر توسعه یافته برای بهبود موقعیت خود را شانس. صندوق جهانی پول به قید وثیقه کردن کشورهایی که به مشکلات مالی دارد. از آنجا که جایگزین بسیار بدتر است دولت به صندوق جهانی پول بروید. اگر صندوق جهانی پول و خواهر خود سازمان بانک جهانی تعطیل شد، جریان منابع به کشورهای در حال توسعه، جهان در حال توسعه بدتر کردن ترک کاهش خواهد بود. سازمان تجارت جهانی نوع مختلف سازمان است و بر اساس یک کشور یک رای با بدون توجه به قدرت اقتصادی هر کشور اجرا می شود. هر عضو تنها حق وتو است. علاوه بر این، هیچ کشوری می تواند مجبور به اطاعت از قانون سازمان تجارت جهانی است که مخالفت با آن در وهله اول.
การแปล กรุณารอสักครู่..
ผลลัพธ์ (เปอร์เซีย) 2:[สำเนา]
คัดลอก!
روشن است که جهانی شدن شکست خورده است برای خلاص شدن از شر جهان از فقر است. به جای اینکه یک نیروی غیر قابل توقف برای توسعه، جهانی شدن در حال حاضر به نظر می رسد بیشتر شبیه به یک temptress اقتصادی، وعده ثروت برای همه اما تنها به چند ارائه. اگر چه به طور متوسط ​​جهانی درآمد سرانه به شدت در سراسر قرن 20 افزایش یافت، شکاف درآمد میان کشورهای فقیر و غنی شده است برای بسیاری از دهه گسترش. جهانی شدن کار نکرده است.
دلیل جهانی شدن کار نکرده است زیرا تا به اندازه کافی از آن وجود دارد نبوده است. اگر از کشورها، از جمله آنهایی که غنی صنعتی، از تمام اقدامات حمایتی خود شر، هر کس که از افزایش و در نتیجه تجارت بین المللی بهره مند شوند: آن را اقتصاد ساده است. اگر مقررات غیر ضروری دولت می تواند حذف شود، و سرمایه گذاران و شرکت های می توانند آزادانه عمل می کنند، نتیجه این خواهد بود افزایش کلی در رفاه به عنوان "دست نامرئی" از بازار کار خود را انجام می دهد. بگویید که به کشورهایی که این مسیر را دنبال کرده اند. من شک بسیاری از مردم در آرژانتین موافق. بسیاری از کشورهای در حال توسعه انجام داده اند دقیقا همان چیزی است مبلغان انجیلی بازار آزاد مانند صندوق بین المللی پول آنها را به گفت و شکست خورده اند برای دیدن مزایای. حقیقت این است که هیچ جامعه صنعتی از طریق این سیاست توسعه یافته است. کسب و کار آمریکا در برابر رقابت خارجی در قرن 19 محافظت شد، به عنوان شرکت در "داستان های موفقیت" اخیر مانند کره جنوبی بود. ایمان در بازار آزاد در تضاد تاریخ و شواهد آماری. شما دنبال آن هستید در آمار اشتباه است. در اغلب موارد، کشورهای کم درآمد آنهایی که قادر به یکپارچه سازی با اقتصاد جهانی به سرعت به عنوان دیگران، تا حدودی به دلیل سیاست های خود را انتخاب و تا حدودی به دلیل عوامل خارج از کنترل خود شده اند می باشد. حقیقت ساده این است که هیچ کشوری، دست کم از همه فقیرترین، قادر به باقی می ماند جدا شده از اقتصاد جهانی. حتی اگر این درست باشد، آنچه در مورد دیگر اثرات ناخواسته جهانی شدن؟ قدرت شرکت های بزرگ و بازارهای مالی جهانی منفی حاکمیت کشورهای با محدود کردن توانایی برای تعیین سیاست های مالیاتی و نرخ ارز و همچنین توانایی خود را برای تحمیل مقررات در شرکت دولت رفتار تاثیر می گذارد. کشور در حال حاضر در "مسابقه به پایین" برای جذب و حفظ سرمایه گذاری های درگیر. شرکت های چند ملیتی با استفاده از این به استخدام نیروی کار تظاهر به و سپس خامه سود کردن بزرگ در حالی که پرداخت مالیات بسیار کم است. اول، حاکمیت دولت است به خطر بیافتد نشده است. قدرت از بزرگترین شرکت های چیزی است در مقایسه با آن از دولت است. آیا می توانم یک شرکت افزایش مالیات یا ارتش؟ شماره دوم، سازمان ملل در "مسابقه به پایین" درگیر نیست. ارقام سال گذشته نشان داد که دولت ها در سراسر جهان در جمع آوری متوسط ​​کمی مالیات های بیشتر در شرایط واقعی از آنها 10 سال قبل بوده است. و این استدلال که کارگران در کشورهای فقیرتر می شوند بهره برداری سخت برای حمایت است. آنها به وضوح بهتر کار برای شرکت های چند ملیتی. اگر آنها نبودند، آنها نمی برای آنها کار می کنند. در واقع تحقیقات نشان می دهد که دستمزد توسط شرکت های خارجی به کارگران در کشورهای فقیرتر پرداخت حدود دو برابر دستمزد تولید محلی هستند. اما آنچه در مورد این به اصطلاح سازمان های چند جانبه مانند صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی؟ به خاطر نمی آورم انتخاب آنها، چه آنها حق می گویند چگونه کشورهای امور خود را اجرا می دهد؟ آیا آن را نمی آشکار است که این سازمان تنها از منافع ایالات متحده و به میزان کمتر از دیگر کشورهای ثروتمند خدمت؟ نقش تنها آنها این است که دوره گردی ارتدکسی نئولیبرالی - اجماع واشنگتن - که تنها فقیرترین کشورهای تضعیف و حداکثر سود حاصل از شرکت های چند ملیتی این تنها از طریق سازمان هایی مانند این که کشورهای کمتر توسعه یافته فرصتی برای بهبود شرایط خود است. صندوق بین المللی پول است وجود دارد به قید وثیقه از کشورهایی که به مشکلات مالی دریافت کنید. دولت به صندوق بین المللی پول به این دلیل که جایگزین بسیار بدتر است. اگر صندوق بین المللی پول و سازمان های وابسته به آن، بانک جهانی، تعطیل شد، جریان منابع به کشورهای در حال توسعه کاهش، ترک جهان در حال توسعه حتی بدتر. سازمان تجارت جهانی یک نوع مختلف سازمان است و بر اساس یک کشور یک رای، بدون توجه به قدرت اقتصادی هر کشور اجرا کنید؛ هر عضو به تنهایی دارای حق وتو. علاوه بر این، هیچ کشوری را می توان مجبور به اطاعت یک قانون سازمان تجارت جهانی است که آن را در وهله اول مخالف است.











การแปล กรุณารอสักครู่..
ผลลัพธ์ (เปอร์เซีย) 3:[สำเนา]
คัดลอก!
روشن است كه جهاني شدن ليبرالي به شكست خورده است خلاص شدن جهان از فقر است. بلكه بيش از آن که يک نيروي پرسپولیس جام براى توسعه، جهاني شدن ليبرالي در حال حاضر به نظر می رسد بيشتر شبيه يك temptress اقتصادی و به آنها قول ثروت به همه ولی تنها ايراد به چند. با وجود اينكه جهانی بطور متوسط درآمد سرانه را شديدا در سراسر قرن 20 ،Wiara w wolny rynek przeczy historii i danych statystycznych.

szukasz w złym statystyki. W większości przypadków krajów o niskim dochodzie to te, które nie były w stanie zintegrować się z globalną gospodarką tak szybko, jak inne, częściowo z powodu ich wybranych polityk i częściowo ze względu na czynniki poza ich kontrolą. Prawda jest taka, że zwykły żaden kraj, najmniej ze wszystkich krajów najuboższych,درآمد شكاف ميان كشورهاي فقير و غني و گسترندة بوده است برای بسياری از دهه ها. جهاني شدن ليبرالي است نه كار مي كرد.
دليل جهاني شدن ليبرالي است نه كار كرده بوده است چون اطلاعات کافی از آن. اگر كشورهاي ثروتمند، از جمله آنهایی که کشورهاي صنعتي، راحت شد از همه اقدامات پشتيبان آنها، همه سود حاصله در افزايش تجارت بين المللي: اين اقتصاد ساده.اگر مقررات غيرضروري دولت می تواند حذف شود، و سرمايه گذاران و شرکت ها می توانند آزادانه عمل كنند، نتيجه اين خواهد شد كه در مجموع افزايش رفاه به عنوان "دست نامرئی" بازار كار خود.

بگويد كه به كشورها كه به دنبال اين مسير. من ترديد بسيارى از مردم در آرژانتين موافقت خواهد كرد.ايمان در بازار آزاد تاريخ متناقص و شواهد آماری.

شما نگاه به آمار غلط. در اکثر موارد، كشورهاي كم درآمد هستند آنهایی را که نتوانسته اند به تلفيق با اقتصاد جهانى به سرعت ديگران، تا حدودي سياست هاي خود انتخاب کرده و تا حدي هم به عوامل خارج از کنترل آنها. واقعيت اين است كه هيچ كشورى در اين دشت، دست كم از همه فقيرترين،
การแปล กรุณารอสักครู่..
 
ภาษาอื่น ๆ
การสนับสนุนเครื่องมือแปลภาษา: กรีก, กันนาดา, กาลิเชียน, คลิงออน, คอร์สิกา, คาซัค, คาตาลัน, คินยารวันดา, คีร์กิซ, คุชราต, จอร์เจีย, จีน, จีนดั้งเดิม, ชวา, ชิเชวา, ซามัว, ซีบัวโน, ซุนดา, ซูลู, ญี่ปุ่น, ดัตช์, ตรวจหาภาษา, ตุรกี, ทมิฬ, ทาจิก, ทาทาร์, นอร์เวย์, บอสเนีย, บัลแกเรีย, บาสก์, ปัญจาป, ฝรั่งเศส, พาชตู, ฟริเชียน, ฟินแลนด์, ฟิลิปปินส์, ภาษาอินโดนีเซี, มองโกเลีย, มัลทีส, มาซีโดเนีย, มาราฐี, มาลากาซี, มาลายาลัม, มาเลย์, ม้ง, ยิดดิช, ยูเครน, รัสเซีย, ละติน, ลักเซมเบิร์ก, ลัตเวีย, ลาว, ลิทัวเนีย, สวาฮิลี, สวีเดน, สิงหล, สินธี, สเปน, สโลวัก, สโลวีเนีย, อังกฤษ, อัมฮาริก, อาร์เซอร์ไบจัน, อาร์เมเนีย, อาหรับ, อิกโบ, อิตาลี, อุยกูร์, อุสเบกิสถาน, อูรดู, ฮังการี, ฮัวซา, ฮาวาย, ฮินดี, ฮีบรู, เกลิกสกอต, เกาหลี, เขมร, เคิร์ด, เช็ก, เซอร์เบียน, เซโซโท, เดนมาร์ก, เตลูกู, เติร์กเมน, เนปาล, เบงกอล, เบลารุส, เปอร์เซีย, เมารี, เมียนมา (พม่า), เยอรมัน, เวลส์, เวียดนาม, เอสเปอแรนโต, เอสโทเนีย, เฮติครีโอล, แอฟริกา, แอลเบเนีย, โคซา, โครเอเชีย, โชนา, โซมาลี, โปรตุเกส, โปแลนด์, โยรูบา, โรมาเนีย, โอเดีย (โอริยา), ไทย, ไอซ์แลนด์, ไอร์แลนด์, การแปลภาษา.

Copyright ©2025 I Love Translation. All reserved.

E-mail: